-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 دیماه سال 1389 21:22
ای شمایی که ایمان آورده اید بدانید و آگاه باشید با یک اشتباه زندگیتان کاملا ب گ ا میرود ... کولی (ع) . . . بازگشت به زندگی کوفتی ...
-
شب یلدا
سهشنبه 30 آذرماه سال 1389 22:26
آخر پاییز شده ! هر که بامش بیش شمدردن جوجه اش بیش ! شاید به خاطر همین یلداست که آدم وقت کنه جوجه هاشو بشمره ... من که یه دونه زرافه دارم ... ولی شمردنش بسیار طول میکشه ... امشب تولد بابامه :X
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 21:28
میگن وقتی سیبیل گربه کنده شه تعادلش میریزه بهم ! وقتی نیستش میریزم بهم ... در بندو گرقتار بر آن سلسله مویم ....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 16:46
شدم مثل پشه ای که تو تار عنکبوت گیر کرده و نمیتونه کاری کنه ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 18:24
انقدر بدم میاد مزه ام نوشابه باشه ... تو خونه چیز دیگه گیرم نیومد ... وودکا ! از ودکا بهتر هیچی تو این دنیا نیست ... تنها آهنگ وبلاگ فکر گلوم میسوزه ... سینوزیت دارم مشروب و نوشایه نباید بخورم باهم که میخورم میسوزه ... شیکمم گردو گونده شده .. وقتی میخوام پیک بزنم احساس میکنم باید لیوانی بریزم تا یه گوششو بگیره ... من...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 09:19
من آرومم ولی قانونا من داغونم آره داغونم چشام بارونن زندگیم وارونست
-
وصیت نامه ی وحشی بافقی
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 07:14
روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد شاهدی...
-
حسین
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 18:17
دلم میخواس حسین و ببرم بفروشم یه حسین دیگه بخرم ... باید حسین و اسقاط کنم اینطوری خیلی بهتره ... یه حسینی که اینجوری نباشه ... یه حسین خوب که حرفمو گوش کنه ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 آذرماه سال 1389 22:26
تو دنیای من رزافه شده سلطان جنگل ! سلطان جنگل شده دنیای من ... سلطان زخمی شده ! مستم ... عجیب خوبه این حال !... ودکا .. دانزیکا فردا قم ... چه غم انگیز دانشگاه من ! ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 19:33
خستهمه ...
-
خماری
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 09:29
دیدی وقتی مستی داره میپره آدم یه جوری میشه ؟ ... من وقتی مستم احساس می کنم توی سرم مایع اس وقتی داره میپره احساس میکنم سرم داره جامد میشه :ی
-
اتو !
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 00:24
با مرام دخترایی که تو صف اتوبوس میمونن ولی اتو نمبزنن خیلی حال می کنم ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 19:14
خدا دل هوس ماهی زخم گرگ فریاد حالم قم خیلی-وقت من کمک غم یا نمیخواد دل شدن رسی ابر گندترین دلم تو یادته ؟ داره عشق آکواریوم خسته اس مردم نیست بهم میخوره شهر تنهاست ؟ حالم دوتا میدونی ؟ دوتا اشتباه کی چی ؟ خیلی اسم نه قلب توجیح گرفته نقطه چین نمیدونی دربه در نمیدونستم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 20:13
نگرانشم تا حالا بهش نگفتم دوست دارم ! اصلا نمی تونم بهش بگم .. تقصیره خودشه یه جوری از اول برخورد کرده که باهاش راحت نیستم ... یه موقع ها دیوونم میکنه ولی انقدر خوبیاش زیاده که همیشه بهش بدهکارم . این روزا ناراحته ولی کاری از دست من بر نمیاد .. خودش باید حلش کنه ... دلم میخواست بغلش کنم بگم من پشتتم بابا ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 آبانماه سال 1389 20:26
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام...! نمیدونم از کیه ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 مهرماه سال 1389 21:17
کنترل همه چی داره از دستم در میره همه چی یهو میریزه بهم ... خودتم جر بدی درست نمی شه ... اوضاع خوب نیست ... اصلا ! همه چی داشت خوب پیش می رفت ... زندگی داشت حال می داد ! بیا درد و دل کنیم ! دل گرفته احتیاج به تخلیه چاه داره ... حسین این شکلیه حسین ؟! ای روزگار لعنتی تلخ بهت هر چی بگم ... دلم میخواد یه جایی باشم چند...
-
so busy days
چهارشنبه 21 مهرماه سال 1389 08:51
دیدی تو مسابقه های پرش یارو میره عقب بعد یهو شروع می کنه به دویدن عجیب هم تند میدوه به هیچی به جز رسیدن به نقطه پرش هم فکر نمیکنه اگه فکر کنه سرعتش میاد پایین.. نزدیک که میشه میپره با تمام وجود میپره؛ اصلا هم حق ترسیدن از اینکه چطوری بیاد پایین رو نداره چون دیگه نمیذاره نهایت پرشش رو بکنه ... به این فکر میکنه تا جایی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 20:32
غرورت نزار دیگه خسته ات کنه اگه نیست باید دل شکسته ات کنه نمیتونی پنهون کنی داغونی نمیتونی یادش نباشی به این آسونی ....
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 مهرماه سال 1389 21:59
این گل اون بالا اون گوشه از اون عروسکا آویزونه داره گریه می کنه !
-
سلام
جمعه 26 شهریورماه سال 1389 10:57
سلام نمیدونم چرا امروز دلم می خواد سلام کنم ! دقت کردی یهو وا نمود میکنم هیچی نشده ! دقت کردی آدما یهو چقدر پررو میشن ! دقت کردی آدما تحمل رفتارای خودشونو ندارن ! دقت کردی هوا چه خنک شده ؟! دقت کردی ۳ هفته اس الکل نزدم ؟! تو ترکم ... دیشب خواب دیدم یواشکی تو پارکینگ خونه قبلی دارم پباله پیاله میخورم ! صبح بیدار...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 شهریورماه سال 1389 18:39
ما رو باش تو روزگار بی وفا با وفا رو کی شناختیم الکی ....
-
خر کردن !
پنجشنبه 18 شهریورماه سال 1389 18:32
چقدر بده خر فرض شی بگی من می فهمم ... ! بگن نه ! داری اشتباه می کنی ! به ساده ترین زبون ممکن گفتم ....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 11 شهریورماه سال 1389 23:59
حسین غم داره ..
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 شهریورماه سال 1389 20:39
حاجی موقع هایی که آدم قاطی می کنه وبلاگ خیلی راه میده ! ملت ک س خول شدن بابا !... یارو جر داده خودشو رسونده به من؛ که بگه من ... آره ! تقصیره منه که عقده ای بارت اوردم ... عرق از نوع خرما ... پیک اول به سلامتیه هر کی که اذیت می شه و تلافی نمی کنه ... آره می گفتم ... ملت دیوانه شدن ... یه عمر گناه می کنن به امید شب...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 شهریورماه سال 1389 13:56
بس که دل داغ داره آره اگه بدونی ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 مردادماه سال 1389 01:43
کلافه ام هر کاری کردم امروز مشروب گیرم نیومد ... بی خیال بد بیاری ... بی خیال همه چی ... حتی تو ! حتی خودم ... امروز خجالت می کشم ازت ... شاید چون مست نیستم و میدونم چقدر گند زدم ..تو بیا جلو ! احساس میکنم غریبه اس . یهو اینطوری شد ... گنگ شده واسم ؛ رفتاراش دلیل منطقی ندارن ! پاتوق جدیدم شده محک ؛ خیلی حال میده...
-
ک.و.ن لغ همتون
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 01:47
چقدر تخمی ان این روزا ... کارم شده مشروب ...سیگار ... فکر .. آهنگ ... الکی خوش بودن ... همه جا نشون بدم حالم خوبه و هیچیم نیست ... بگم ک ی رم هم نیست این میاد اون میره ... هیج احساسی به هیچ خری ندارم ... آدما ک س خول شدن ! الکی میان ... الکی ک س خول حسابت می کنن ! الکی بر می گردن ! که چی ؟! که ثابت کنن از تو بیشتر...
-
she has gone
شنبه 16 مردادماه سال 1389 09:00
مردم از این نازو ادا بابا بهونه در نیار قصه ما به سر رسید برو من و تنها بزار ... آره تو راست میگی از همه سر تری از من بی نشون تو خیلی بهتری
-
دو نقطه چین ..
جمعه 15 مردادماه سال 1389 02:06
بیا یه کم حرف بزنیم ... غلط املایی روبی خیال .. هم مستم هم لپ تاپم فونت فارسی نداره ... خوب از نهنگ شروع کنیم ... از طرز زندگی من بدش امده ... آخههههه .. گناه داره باعث شرمساریش شدم .. می خوام از این به بعد آزادش کنم .. بزارم بره تو همون اقیانوسش ... زور که نیست ... به قول خودشم ایه هم نیومده .. مستم ... خسته ام ......
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 مردادماه سال 1389 00:05
شخصیت تو به شغل نیست به اون ماشینی نیست که می رونی مطمعنا به ظاهرو قیافه هم نیست ... هواست و بده به من ... اونا همونطوری نمی بیننت که من می بینم ...