برای رفتن لازم نیست اونقدر من و خراب کنی که بتونی ازم رد شی بری ... 

خودتو اذیت نکن میتونی از راه دیگه ای بری. 

 درکت می کنم یه کم سخته یهو همه چیزو ول کنی بری . باید یکم حرصتو خالی کنی .. 

باید دلیل واسه رفتنت باشه اینکه میگی <جدیدا رفتارات اذیتم میکنه>زیاد قابل قبول نیست ولی   قبول می کنم ازت خوب می خوام اذیت نشی.. ولی اینکه من و کوچیک کنی یا خرد کنی یا یه آدم بدجنسی بسازی ؛ زور نزن !‌ وجدانت راضی نمیشه  ..  

ازت خوشم میاد .. همیشه از آدمایی که یهو یه کار خفن می کنن خوشم میاد ...   

میدونی اینکه الان  تحقیقی و  که فردا باید تحویل بدم و الان اولشم و ساعت ۱ شبه و صبح باید ۵ راه بیوفتم که ۸:۳۰ برسم کلاس ول کردم و به تو فکر میکنم شاید یه کم نشون میده که من نسبت به تو بی اهمیت نیستم ... 

نمیدونم اینروزا که هی خوب میشی باهام هی بد ...این معنی و میده هنوز ازم خوشت میاد ولی ازم ناراحتی یا ازم بدت میاد بزور خودتو قانع می کنی که دوسم داری !‌ 

نمیدونم؛میگی تقریبا۲ هفته اس که مشکل پیدا کردیم. تقریبا ۳هفته اس ماشینمو فروختم! ایشالا که همون رفتارای من بد شده باشه که تو این چند روز ازم متنفر شدی ... 

چقدر حرف دارم !‌ 

 

 هی میگی همه رفتارات بد شدن !‌   

کدوم رفتارام ؟‌ 

همشون ! 

خوب یکیشونو بگو ...  

دیروز .. 

کدوم رفتارای دیروزم ؟‌ 

همشون !‌ 

 

وقتی همه وجود من مشکله برای تو ! دیگه اصراری نیست ...

اینم از آخرین کبریت کشیدم تو مسیر باد .. یا برمیگردی یا میری علی اله هره باداباد ..

چرا ناراحتی ؟

 

باید مرد و درباره چیزی که ناراحت میکنه آدمو حرفی نزد ...