آخر پاییز شده !
هر که بامش بیش
شمدردن جوجه اش بیش !
شاید به خاطر همین یلداست که آدم وقت کنه جوجه هاشو بشمره ...
من که یه دونه زرافه دارم ... ولی شمردنش بسیار طول میکشه ...
امشب تولد بابامه :X
میگن وقتی سیبیل گربه کنده شه تعادلش میریزه بهم !
وقتی نیستش میریزم بهم ...
در بندو گرقتار بر آن سلسله مویم ....
انقدر بدم میاد مزه ام نوشابه باشه ... تو خونه چیز دیگه گیرم نیومد ...
وودکا ! از ودکا بهتر هیچی تو این دنیا نیست ...
تنها
آهنگ
وبلاگ
فکر
گلوم میسوزه ... سینوزیت دارم مشروب و نوشایه نباید بخورم باهم که میخورم میسوزه ...
شیکمم گردو گونده شده .. وقتی میخوام پیک بزنم احساس میکنم باید لیوانی بریزم تا یه گوششو بگیره ...
من آرومم
ولی قانونا
من داغونم
آره داغونم
چشام بارونن
زندگیم وارونست
بزار برو نکن بازی با جونم ...
چند روزه ریختم بهم ... مثل عزادارا شدم :ی
برا کلاس فردا کلی کار دارم ... حس انجام دادنشو ندارم .. مرد تیکه عقب مونده میخواد چی کار کنه ؟! یه جوری راه میره انگار خط کش کردن تو ماتحتش :ی ... سیخ راه میره ! انگار کمرش راس کرده !
چی فکر کردی پیش خودت اینطوری رفتار میکنی ؟ پیش خودت نمیگی خسته میشم ؟
اگه بگی هم دیگه فایده نداره ! شدم دیگه ...
نخواستم
هرچی کشیدم بسه دیگه
میدونی الان چی حال میده ؟!
این طبقه دومیه پیره مرد فسیله مزه بیاره بگه بیا هم پیاله شیم !
ولی فک کنم اگه مست شه فوت کنه !
من و ودکا به هم ارادت قلبی داریم !
ودکا میاد تو شیکم من مست میشه !
یه موقع ها احساس میکنم اشتباهی میره تو مغزم !
این پیک و میزنم به سلامتیه کسایی که وبلاگمو می خونن ! جالب اینجاست همشون هم بی نام و نشونن !... جالب اینجاس من برا کسی نمی نویسم !
گله دارم گله از این دل زارم !
میدونی ؟!
خودمم نمیدونم !
در اسلام نوشیدن مسکرات حرام و مستی گناه شمرده می‌شود. مجازات شخص شراب خوار در اسلام تا سه بار اجرای حد و بار چهارم قتل است
ای بابا !
اینطوری که ۸۰ ٪ مردم دنیا رو باید کشت ! کوتاه بیا بابا ... بریم یه سایت دیگه
این روزها عصبیم ... از دست خودم ...
یه موقع ها آرزوی داشتن چیزی خیلی بهتر از داشتنشه ...
فکر نکن شدی واسم یه مانع !
خسته شده دلم از بیگانه ...
پرید گلوم ... گلوم سوخت ...
دلم گرفته میدونی ...
دلم میخواست یهو ۶ ماه میگذشت ... حال ندارم این روزا رو زندگی کنم ...
چی کمه که من ناراحتم الان ؟!
روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد
مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید
بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ
جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید
روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد
روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت
دلم میخواس حسین و ببرم بفروشم یه حسین دیگه بخرم ...
باید حسین و اسقاط کنم اینطوری خیلی بهتره ...
یه حسینی که اینجوری نباشه ...
یه حسین خوب که حرفمو گوش کنه ...