کولی

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1393 21:47
    نمی بازم .
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1393 17:03
    اشکال یا بهتره بگم عیب ! می خوام عیباشو بگم ... شاید بتونم درستش کنم ! از همه مهمتر تنبل ! خیلی تنبل ! بد ترین مشکلش ... دوم سست عنصره ... هر پیشنهادی و راحت قبول می کنه. .. جلوی خودشو نمی تونه بگیره هم خودش هم شیکمش ! سوم بی خیاله تقریباََ هیچی براش مهم نیست ... به راحتی از دست میده ... چهارم همیشه استرس داره ! پنجم...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 08:49
    دقیقا دسته خودته شاه بشی یا گدا .
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 23:08
    یه آدم ٫ آدمه !‌ پس میتونه اشتباه کنه ... باید از این روز مرگی در بیایم ...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 20:56
    خر اگر از اول بار کشیدن را قبول نمی کرد شاید دیگر خر محسوب نمی شد ...
  • زمان یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 23:48
    تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتاد و شش هزار و چهار صد دلار پول می گذاره. ولی دو تا شرط داره. یکی اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی، وگرنه هر چی اضافه بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگه ای منتقل کنی. هر روز صبح بانک...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 09:15
    یه پیشنهادی بده که نتونه رد کنه ...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1391 21:20
    اون ته مغزم درد می کنه !‌ امسال عیدش عید نیست !‌ یه دوست جدید هم پیدا کردم متولد ۲۵ بهمن و اسمش دالتون !‌ کوچولوه بازیگوش کلی هم گازم میگیره توله سگ !‌
  • I blieve I can Fly سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 18:52
    Ronan Keating - Time After Time I used to think that I could not go on And life was nothing but an awful song But now I know the meaning of true love I’m leaning on the everlasting arms If I can see it， then I can do it If I just believe it， there’s nothing to it I believe I can fly I believe I can touch the sky I...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 20:56
    به تغییر بزرگ میخوام ... یه تغییر خیلی بزرگ ! باید از این مرحله دیگه بگذرم ...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 17:48
    دلم می خواست دور خیز کنم و بدوام بپرم برسم بهت .. ولی هر چقدر هم دور خیز کنم و بپرم .. نمیرسم بهت ...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 22:50
    نه تو می مــانی و نه انــدوه ... و نه هیچیـــــک از مردم ایــــن آبادی... به حباب نگـــــران لب یک رود قســــم، ... ... ... ... و به کوتاهــــی آن لحظه شـــــادی که گذشت، غصــــه هم می گــــذرد، آنچنــــانی که فقط خاطــــره ای خواهـــد ماند... لحظه ها عریاننــــد. به تن لحظـــه خود، جامه انــدوه مپوشان هرگــــز سهراب...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1390 10:44
    همیشه برای رفتن راه باز ولی نه همیشه برای برگشتن ! .. نمیدونم الآن به اون چیزی که میخواستی رسیدی یا نه ؟ مهم نیست ... مهم نیستی ! دیگه زرافه قشنگ نیست ! هندونه خوشمزه نیست ! آب گوجه جالب نیست .. تو زمستون کسی دنبال آب طالبی نمیگرده ... اینجوری دیگه گفتنش جالب نیست ! کار منم راحت کردی دیگه لازم نیست نگرانت باشم نیروی...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 01:10
    برای رفتن لازم نیست اونقدر من و خراب کنی که بتونی ازم رد شی بری ... خودتو اذیت نکن میتونی از راه دیگه ای بری. درکت می کنم یه کم سخته یهو همه چیزو ول کنی بری . باید یکم حرصتو خالی کنی .. باید دلیل واسه رفتنت باشه اینکه میگی <جدیدا رفتارات اذیتم میکنه>زیاد قابل قبول نیست ولی قبول می کنم ازت خوب می خوام اذیت نشی.....
  • چرا ناراحتی ؟ جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 15:29
    باید مرد و درباره چیزی که ناراحت میکنه آدمو حرفی نزد ...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 21:07
    شاید باید همیشه باشی تا بعد از رفتنت باز دلتنگ نشوم .... امروز ... عجب روزی بود امروز ‌!‌
  • [ بدون عنوان ] شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1390 04:11
    گیج و ویج تو این شب خدا از من چیزی میخواد یا من از خدا ‌؟! من مست نیستما !‌:دی
  • برو دیوونه - مارتیک جمعه 5 فروردین‌ماه سال 1390 12:53
    آقا من عجیب با این آهنگ حال می کنم ... با لبات قهرم با چشات قهرم نگام نکن با نگات قهرم عاشقت بودم نفهمیدی هی بهت گفتم هی تو خندیدی زخم زبونت به دلم نشست سنگ عاشقا سرمو شکست یادمه یه روز مست و مستونه داد زدم بیا بیرون از خونه سنگ آخر و تو به من بزن خندیدی گفتی (...) برو دیوونه ! وقتی که عشقو دیدی تو نگام وقتی که اسمت...
  • عید !‌ دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 08:18
    سلام !‌ عید شد و کلی خوشحالی و از این جور چیزا اولین عیدیه که تنهام خونه !‌ اولین عیدیه که یه خرس بهم حمله کرد .... این ۲ شب مست بودم وای به حال کل عید !‌ برای هر کیم که این وبلاگ و میخونه آرزوی یه سال پر بار و سلامتییی می کنم بعدشم از ایرانی بودنمون فقط این عید نوروز مونده !‌ تا زبونمون هم عربی نشده باید فکری کرد به...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1389 07:57
    یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 21:11
    گر نکند تیر خشمت دلم را هدف به خدا همچون مرغ پر شورو شرر به سویت بپرم ...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 19:53
    just gonna stand there and watch me burn that’s alright because i like the way it hurts just gonna stand there and hear me cry that’s alright because i love the way you lie i love the way you lie
  • [ بدون عنوان ] شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 21:51
    تو از این شکستن خبر دازی یه نه ؟‌ هی روزگار !‌ تا کی می خوای بچرخی و به ما نشون بدی بالا پایین این زندگیو ... فهمیدیم بابا ... ثابت شو .. خسته ابم . جون نداریم ... همون لحظه ابری رخ ماه آشفت به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت .. تاحلال شده خیلی ناراحت بشی بعد مشروب بخوری تا خر خره بعد واسه اولین بار تو امرت آشپزی کنی ؟...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 22:04
    ببین ، همیشه خراشی است روی صورتِ احساس
  • I have a dream چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 20:02
    این روزا همه چی در حد خیلی خوبه ... فونت فارسی زدم رو کیبور بسیار دارم کیف می کنم خیلی I have a dream... کلی چیز میز تو سرمه . این روزا احساس می کنم مخم باز شده . این روزا عاقل شدم ! اون بهم میگه .. جدیدا کلی از دست خودم راضیم .. به خودم جایزه هم میدم .. یه شبایی هم ازم تشکر می کنم این روزا خیلی فرق کردم ... وقت تلف...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 20:44
    نمی دونی سیگاره یواشکی چه حالی داره !‌
  • ارشد سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 12:53
    یه تصمیم گرفتم در حد بنز یه اراده جزم کردم در حد بنز یه حسین قوی اینجاس در حد بنز هر کس در رابطه با کنکور ارشد معماری هر اطلاعاتی داره بسیار می تونه منو کمک کنه ....
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 12:09
    Now baby it’s killing me I’m saying it’s killing me The fact that you went around Baby I’m falling down I need me a remedy Been looking for remedies I need you to be around
  • [ بدون عنوان ] شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 11:21
    یه جایی هست یه نقطه کوچیک یه گوشه دنیا وقتی من اونجام هیچکی نمیتونه پیدام کنه خیلی دنج و ساکته اونجا با خیال راحت به هرچی میخوام فکر میکنم ... حتی به مردنم در اونجا ...
  • There is no time to waste جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 23:04
    شاید انقدر وقت تلف کردم دیگه سختمه از وقتم خوب استفاده کنم ... من که اهل کم اوردن نیستم ... من خیلی قویم ... وقتی برای انجام کاهای بیهوده نیست ... در حال حاضر راه مستقیم و ساده بهترین و قشنگترین راهه ...