شاید باید همیشه باشی  

تا بعد از رفتنت باز دلتنگ نشوم .... 

 

امروز ... 

عجب روزی بود امروز ‌!‌

 

گیج و ویج تو این شب  

خدا از من چیزی میخواد یا من از خدا ‌؟! 

 

 

من مست نیستما !‌:دی

برو دیوونه - مارتیک

آقا من عجیب با این آهنگ حال می کنم ...   

 

با لبات قهرم با چشات قهرم
نگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقا سرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
داد زدم بیا بیرون از خونه
سنگ آخر و تو به من بزن
خندیدی گفتی (...) برو دیوونه !

وقتی که عشقو دیدی تو نگام
وقتی که اسمت اومد رو لبام
داد زدم یه روز توی کوچه ها
اینو بدونین همسایه ها
من دیگه دارم می میرم براش
خندیدی گفتی عاشقم نباش !

با لبات قهرم با چشات قهرم
نگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقا سرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
داد زدم بیا بیرون از خونه
سنگ آخر و تو به من بزن
خندیدی گفتی (...) برو دیوونه !

با لبات قهرم با چشات قهرم
نگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقا سرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
داد زدم بیا بیرون از خونه
سنگ آخر و تو به من بزن
خندیدی گفتی (...) برو دیوونه !

وقتی که عشقو دیدی تو نگام
وقتی که اسمت اومد رو لبام
داد زدم یه روز توی کوچه ها
اینو بدونین همسایه ها
من دیگه دارم می میرم براش
خندیدی گفتی عاشقم نباش !

با لبات قهرم با چشات قهرم
نگام نکن با نگات قهرم
عاشقت بودم نفهمیدی
هی بهت گفتم هی تو خندیدی
زخم زبونت به دلم نشست
سنگ عاشقا سرمو شکست
یادمه یه روز مست و مستونه
داد زدم بیا بیرون از خونه
سنگ آخر و تو به من بزن
خندیدی گفتی (...) برو دیوونه !
 

 از اینجا دانلودش کنین :

www.divshare.com/download/980592-6d8 

 

عید !‌

سلام !‌ 

 

عید شد و کلی خوشحالی  و از این جور چیزا  

اولین عیدیه که تنهام خونه !‌ 

اولین عیدیه که یه خرس بهم حمله کرد ....   

این ۲  شب مست بودم وای به حال کل عید !‌ 

برای هر کیم که این وبلاگ و میخونه آرزوی یه سال پر بار و سلامتییی می کنم   

بعدشم از ایرانی بودنمون فقط این عید نوروز مونده !‌ تا زبونمون هم عربی نشده باید فکری کرد به حال ایران .. .

 

این شعر هم از همای با دقت بخونینش : 

 

شیرین لبی شیرین‌تبار، "مست" و می‌آلود و "خمار"
مه‌پاره‌ای "بی‌بند و بار"، با عشوه‌های بی‌شمار
هم کرده یاران را "ملول"، هم برده از دل‌ها قرار
...
زلف‌ات چو افشان می‌کنی، ما را پریشان می‌کنی
"آخر من از گیسوی تو خود را بیاویزم به دار"
یاران هوار، مردم هوار، از این دست این بی‌بند و بار
از دست این دیوانه‌ یار، از کف بدادم اعتبار
می می‌زنم، می‌ می‌زند، جام پیاپی می‌زند
"هی می‌زند هی می‌زند بی‌اختیار..."
"کندوی کام‌ات" را بیار،‌ در کام بیمارم گذار
تا جان فزاید کامِ تو بر جانِ این دلخسته‌ی بشکسته‌ تار
------