گاهی وقتها انقدر خرابی که یه نخ بهمن جوجه دمه پنجره اتاقت برات کمه
گاهی وقتها انقدر خرابی که راه رفتن تو یه کوبر هم برات کمه
گاهی وقتها انقدر خرابی که تبسم مادرت هم برات کمه
گاهی وقتها انقدر خرابی که مردن هم برات کمه