انا الله و انا الیه الراجعون

 

 

اول که رسیدم فکر کردم خوابه و دارن اشتباه می کنن

ولی

بعد از چند وقت اولین باری بود که می دیدمش راحت خوابیده و بی قراری نمی کنه !

خیلی راحت مرد .. ولی به نظرم مردن سخت امد ... خیلی جا خوردم ...

 یه ذره جا ! یه ذره خاک رس ! چند قطعه سنگ سیمانی ...

 و نه بیشتر و نه کمتر !!‌

            خدا بیا مرزتت بابا علی !‌

نظرات 1 + ارسال نظر
علی اکبر سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1386 ساعت 15:30 http://www.hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خدا بیامرزدش..
حالا کی بود؟

خدا امواته شما رو هم بیامرزه . پدر بزرگم بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد